به گزارش مشرق، علی میرباقری اخیراً در یادداشتی با عنوان «چرا توافق هستهای میتواند نزدیک باشد؟» در روزنامه آرمان تأکید کرده است که دولت رئیس جمهور روحانی به توافق نرسیدن را خطرناک میداند!
وی در بخشی از یادداشت خود مینویسد: (دولت یازدهم) قاعدتاً با لمس خوشبینی افکار عمومی پس از کسب توافق موقت ژنو، عواقب به نتیجه نرسیدن مذاکرات را... برای خود و کشور خطرناک برمیشمارد.
میرباقری میافزاید: علاوه بر این، بازگشت به شرایط موجود قبل از توافق موقت ژنو، با برجسته کردن نقاط اختلاف ایران و غرب بر پیچیدگیهای اوضاع نابسامان منطقه، بویژه در عراق و سوریه افزوده و موجب افزایش تهدیدات خواهد شد. قاعدتا رویه دیگر این عدم توافق، به بقا و افزایش تحریمهای بینالمللی علیه ایران برمی گردد که با تجربه ملموس اثرات آن در چند سال گذشته نیازی به بررسی هزینههای وارده آن بر ملت و دولت نیست!
او همچنین در خاتمه مطلب خود اظهار میکند: شاید برپایی جشن حصول توافق جامع هستهای در وین، محتملترین اتفاقی باشد که باید در 3 آذر به انتظار آن نشست.
*آقای میرباقری در حالی مدعی وجود خوشبینی در افکار عمومی نسبت به توافق ژنو و ایضاً لمس آن از سوی دولت! شدهاند که فیالواقع مشخص نیست چه ملاک و یا سندی در قبال این ادعا وجود دارد؟!
پر واضح آنکه اگرچه برخی اصلاحطلبان و حتی یکی از مقامات وزارت خارجه از روز اول، سعی در گره زدن معیشت مردم! به نتیجه مذاکرات داشتند اما مشخصاً تا امروز گزینهی قابل لمسی به عنوان دستاورد مذاکرات هستهای در زندگی مردم بروز نیافته و این در حالی است که همین نکته (بیدستاوردی مذاکرات) در کلام رهبر معظم انقلاب نیز مورد اشاره قرار گرفته است.
پس قاعدتاً نتیجه دوم مورد اشاره یعنی خوشبینی افکار عمومی به مذاکرات هم نه مبنای عقلایی دارد و نه حتی مبنای استمزاجی!
چه اینکه افکار عمومی بیش از آنکه بخواهند تلاش کنند تا خود را نسبت به مذاکرات و آمریکا خوشبین نشان دهند، تحریمهای چندین باره آمریکا پس از توافق ژنو و بددهنیها و تهدیدهای مقامات کاخ سفید را دیده را لمس کردهاند.
آقای میرباقری همچنین در حالی این استفهام انکاری را بیان کرده است که نیازی به بررسی هزینههای تحمیلی علیه ایران نیست! که اولاً گزارشهای رسمی حاکی از تأثیر حدود 25 درصد این تحریمها بر اقتصاد ایران است نه بیشتر، ثانیاً رئیس جمهور روحانی هم اخیراً در سخنانی در یک سفر خارجی اذعان کرد که آثار تحریمها بر اقتصاد ایران در حال نزدیک شدن به عدد «صفر» است و ثالثاً از قضا «مسئله میزان تأثیرگذاری تحریمها بر زندگی مردم و اقتصاد ایران» باید هرچه زودتر بعنوان یک مطالبه عمومی مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد تا سهم «سوء مدیریتها» و «تحریمها» در آن مشخص شود تا کسانی که در آنها غش وجود دارد سیاهرو شوند و دیگر نتوانند از تحریمها در مقابل افکار عمومی یک مترسک ترسناک بسازند.
گفتنیست یکی از مشاوران وزارت خارجه در یادداشتی که مدتی قبل در یکی از رسانهها منتشر کرد، مدعی شد «برخی تفکرات بانفوذ»! نمیگذارند دستاوردهای مذاکرات هستهای در داخل ایران گسترش یابد.
یک نشریه داخلی نیز در یک گزارش پیرامون مذاکرات هستهای ایران و 1+5 از این نوشت که دولت یازدهم به دنبال رفع «مشکلات و موانع داخلی» برای انجام تعهدات خویش است!
یک جریان داخلی در حالی مروّج خوشبینی به آمریکا و مذاکرات شده است که هم رهبر فرزانه انقلاب و هم وزیر امور خارجه کشورمان بعنوان سرپرست هیئت مذاکرهکننده ایرانی چندین مرتبه اعلام کردهاند که نسبت به آمریکا بدبین و بیاعتمادند.
وی در بخشی از یادداشت خود مینویسد: (دولت یازدهم) قاعدتاً با لمس خوشبینی افکار عمومی پس از کسب توافق موقت ژنو، عواقب به نتیجه نرسیدن مذاکرات را... برای خود و کشور خطرناک برمیشمارد.
میرباقری میافزاید: علاوه بر این، بازگشت به شرایط موجود قبل از توافق موقت ژنو، با برجسته کردن نقاط اختلاف ایران و غرب بر پیچیدگیهای اوضاع نابسامان منطقه، بویژه در عراق و سوریه افزوده و موجب افزایش تهدیدات خواهد شد. قاعدتا رویه دیگر این عدم توافق، به بقا و افزایش تحریمهای بینالمللی علیه ایران برمی گردد که با تجربه ملموس اثرات آن در چند سال گذشته نیازی به بررسی هزینههای وارده آن بر ملت و دولت نیست!
او همچنین در خاتمه مطلب خود اظهار میکند: شاید برپایی جشن حصول توافق جامع هستهای در وین، محتملترین اتفاقی باشد که باید در 3 آذر به انتظار آن نشست.
*آقای میرباقری در حالی مدعی وجود خوشبینی در افکار عمومی نسبت به توافق ژنو و ایضاً لمس آن از سوی دولت! شدهاند که فیالواقع مشخص نیست چه ملاک و یا سندی در قبال این ادعا وجود دارد؟!
پر واضح آنکه اگرچه برخی اصلاحطلبان و حتی یکی از مقامات وزارت خارجه از روز اول، سعی در گره زدن معیشت مردم! به نتیجه مذاکرات داشتند اما مشخصاً تا امروز گزینهی قابل لمسی به عنوان دستاورد مذاکرات هستهای در زندگی مردم بروز نیافته و این در حالی است که همین نکته (بیدستاوردی مذاکرات) در کلام رهبر معظم انقلاب نیز مورد اشاره قرار گرفته است.
پس قاعدتاً نتیجه دوم مورد اشاره یعنی خوشبینی افکار عمومی به مذاکرات هم نه مبنای عقلایی دارد و نه حتی مبنای استمزاجی!
چه اینکه افکار عمومی بیش از آنکه بخواهند تلاش کنند تا خود را نسبت به مذاکرات و آمریکا خوشبین نشان دهند، تحریمهای چندین باره آمریکا پس از توافق ژنو و بددهنیها و تهدیدهای مقامات کاخ سفید را دیده را لمس کردهاند.
آقای میرباقری همچنین در حالی این استفهام انکاری را بیان کرده است که نیازی به بررسی هزینههای تحمیلی علیه ایران نیست! که اولاً گزارشهای رسمی حاکی از تأثیر حدود 25 درصد این تحریمها بر اقتصاد ایران است نه بیشتر، ثانیاً رئیس جمهور روحانی هم اخیراً در سخنانی در یک سفر خارجی اذعان کرد که آثار تحریمها بر اقتصاد ایران در حال نزدیک شدن به عدد «صفر» است و ثالثاً از قضا «مسئله میزان تأثیرگذاری تحریمها بر زندگی مردم و اقتصاد ایران» باید هرچه زودتر بعنوان یک مطالبه عمومی مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد تا سهم «سوء مدیریتها» و «تحریمها» در آن مشخص شود تا کسانی که در آنها غش وجود دارد سیاهرو شوند و دیگر نتوانند از تحریمها در مقابل افکار عمومی یک مترسک ترسناک بسازند.
گفتنیست یکی از مشاوران وزارت خارجه در یادداشتی که مدتی قبل در یکی از رسانهها منتشر کرد، مدعی شد «برخی تفکرات بانفوذ»! نمیگذارند دستاوردهای مذاکرات هستهای در داخل ایران گسترش یابد.
یک نشریه داخلی نیز در یک گزارش پیرامون مذاکرات هستهای ایران و 1+5 از این نوشت که دولت یازدهم به دنبال رفع «مشکلات و موانع داخلی» برای انجام تعهدات خویش است!
یک جریان داخلی در حالی مروّج خوشبینی به آمریکا و مذاکرات شده است که هم رهبر فرزانه انقلاب و هم وزیر امور خارجه کشورمان بعنوان سرپرست هیئت مذاکرهکننده ایرانی چندین مرتبه اعلام کردهاند که نسبت به آمریکا بدبین و بیاعتمادند.